سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ویژه نامه کارون پردیس

ادامه بالا

این پرسش را رئیس اتحادیه قهوه‌خانه‌داران این گونه پاسخ می دهد که گرایش مردم به قهوه‌خانه‌ها مدتی است زیاد شده و این نشان می‌دهد که مردم سنت خود را دوست دارند و گذشتگان خود را همیشه به خوبی یاد می‌کنند. برای پاسخ گفتن به همین نیاز نیز او طرح ایجاد قهوه‌خانه های ویژه بانوان را مطرح می کند که به فاصله یک روز با مخالفت شدید پلیس و متولیان سلامت جامعه روبرو شد.

سفره خانه؛ چهار راه ولیعصر – ساعت 3 بعد از ظهر

 

ساعتی به تاریکی آسمان مانده است. از پله های سفره خانه پایین می رویم و می رسیم به رستورانی که نشانی از خانم هایی که قلیان می کشند در آن نیست. در آن محوطه بزرگ میزی نیست که در کنارش قلیانی نباشد. شاگرد رستوران در حال جمع کردن بشقاب های غذا از روی میز است که شاگرد دیگر قلیان مشتری ها را هم می آورد و این میز هم به جمع باقی مشتریان می پیوندد.

 

اما انتهای این سالن بزرگ مکان دنج و کوچکی است که به خانم های تنها قلیان می دهد. پرده و راهروی کوتاهی این فضا را از سالن اصلی جدا کرده است. این سالن کوچک شلوغ پر از دختران قلیان کش است. چیزی شبیه قهوه خانه مردانه با این تفاوت که اینجا خبری از صندلی های ردیف شده نیست و هر گروه پشت میز خودشان می نشینند.

 

شاگرد رستوران می گوید: رونق این بخش رستوران از آن سو بیشتر است. این جا هر قلیان با سرویس کیک و چای 8 هزار تومان است اما با اضافه شدن استفاده کنندگان قلیان هزینه سرویس بالا می رود.

 

رستوران های حاشیه رودخانه ها، فضاهای کوهستانی وسفره خانه هتل ها نیز محل خوبی برای خانم هایی است که نمی خواهند مردی در کشیدن قلیان همراهی شان کند.

 

یکی از هتل های تهران – ساعت 5 بعد از ظهر

 

از روی فرش قرمز که بگذری در انتهای سالن راهروی باریکی است که مشتریان را به سمت سفره خانه هتل هدایت می کند. اینجا در یکی از هتل های تهران چادری برپاست که پاتوق عصر گاهی بسیاری از دختران و پسرانی است که برنامه ای برای اوقات بی کاریشان ندارند. بیتشر مشتریان اینجا دائمی هستند. این را از سلام وعلیک گرم مرد پشت دخل و کارکنان می توان فهمید. پیرمرد قهوه چی دائما در حال چای آوردن است. با بیشتر مشتریان شوخی می کند و همه او را عمو صدا می زنند. اینجا نیز مشتریان خانم بیشتر از مردان هستند.

 

سحر یکی از دخترانی است که به قول خودش هر غروب به این سفره خانه می آید. می گوید به جز رفتن به کافی شاپ و سفره خانه تفریحی دیگری ندارد. بیشتر مکان های تفریحی مانند استخرها و ورزشگاهها عصرها برای آقایان است. با سینما و تئاتر هم مگر چند روز را می توان پر کرد. سحر می پرسد: کدام تفریحی را سراغ دارید که پنج نفره بتوان رفت و تنها 10 ،12 تومان پرداخت کرد.

 

استدلال های سحر برای کشیدن قلیان را دوستش نسیم رد می کند. او که مدتی است برای استعمال زیاد قلیان به تنگی نفس دچار شده و تنها برای همراهی دوستانش به سفره خانه امده است می گوید: بسیاری از کسانی که قلیان می کشند بدون آن که خود متوجه شوند به آن معتاد می شوند. می توان غروب ها در پارک دور هم جمع شویم و بی آنکه هزینه ای بدهیم پیاده رویی کنیم. اما قلیان های میوه ای ما را به خود وابسته کرده اند.

 

نسیم معتقد است: بسیاری از دختران دور از چشم خانواده ها قلیان می کشند و هنوز هم سایه سنگین نگاهها بر روی دختران قلیان کش وجود دارد. او که پس از چند سال قلیان کشیدن دچار مشکل تنفسی خفیف شده است می گوید: شاید حالا عوارض این قلیان کشیدن ها مشخص نشود امابعد ها خودش را نشان می دهد.